تسنیم

آن شـراب طـهور که تنـها تشـنگان راز را می نوشانند:.

تسنیم

آن شـراب طـهور که تنـها تشـنگان راز را می نوشانند:.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

مداحی شهادت حضرت فاطمه کریمی

دانلود مداحی شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)

دانلود مداحی شهادت حضرت فاطمه (س)

دانلود مداحی شهادت حضرت فاطمه کریمی

آندروید

جم تی وی

بازیگران پیوسته به جم تی وی

بازگشت بازیگران جم تی وی

پیوستن بازیگر سریال پریا به شبکه جم

شبکه جم

خرید کاربران تلگرام

افزایش کانال تلگرام

پارتی شبانه شیراز

پنجمین مدال المپیک توسط کیمیا علیزاده

المرأةُ رَیحانَة

مولودی میلاد حضرت رسول اکرم

نوحه شهادت حضرت فاطمه زهرا

مداحی شهادت حضرت فاطمه 94

مداحی شهادت حضرت فاطمه(س)

مداحی شهادت حضرت فاطمه میرداماد

مداحی شهادت حضرت فاطمه زهرا

مداحی برای شهادت حضرت فاطمه

دانلود نوحه شهادت حضرت فاطمه زهرا

دانلود مداحی شهادت حضرت فاطمه سیب سرخی

متن مداحی شهادت حضرت فاطمه

دانلود نوحه شهادت حضرت فاطمه کریمی

دانلود مداحی کریمی شهادت حضرت فاطمه زهرا

دانلود مداحی کریمی برای شهادت حضرت فاطمه

دانلود مداحی شهادت حضرت فاطمه محمود کریمی

دانلود مداحی شهادت حضرت فاطمه زهرا

آخرین نظرات
  • ۱۳ ارديبهشت ۹۸، ۱۰:۴۰ - پریسا نامجو
    زیبا بود

پس از سلام و عرض ادب

 

دو هفته نبودیم چه خبرها که نشده!

 

تبیلیغات تمام شد، 2+1 همان 2+ ماند، روحانی رئیس جمهور شد، کلید پیدا شد، تبریکات سرازیر شد، خیابان ها شلوغ شد، تقلب نشد، شورش نشد، طلا ارزان شد، دلار ارزان شد، رضازاده رفت شورای شهر، تیم ملی رفت جام جهانی، خیابان ها دوباره شلوغ شد، بهار تمام شد...

 

و چه تیتر خبری پر رنگ تر از این که این بهار هم گذشت و بهار جانم نیامد...

 

از همه دوستان عزیزی که در این کلبه محقر پیام گذاشتند و برای من امکان پاسخگویی به محبتشان وجود نداشت، صمیمانه و خاضعانه عذرخواهی می کنم. انشاالله پاسخگوی لطفتان باشم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۵ ، ۰۶:۲۷
تسنیم ..

در هیاهوی این شهر پر از دود و ترافیک و همهمه آدمهایی که نمیدانی کجا می روند و دنبال چه هستند، در غوغای روزمرگی ها و تکرارها، نگاه آرام و پر از رضایت بعضی ها چقدر به دلت می نشیند...

 

نام بعضی نفرات روشنم می دارد، نام بعضی نفرات رزق روحم شده است...

 

به دنبال کلمه ای هستم که وصف خوبی های تو باشد. این پیشنهاد خودت بود با مردی ازدواج کنی که با حساب و کتاب پزشکان امیدی به زنده ماندنش نبود و تو آنقدر عشق و ایثار به پایش ریختی که حساب و کتاب پزشکان از ماندنش در شگفت شدند.

 

حتما دلت به پاکی آئینه هاست که از لذت مادر شدن گذشتی و حالا سال های سال است با حاج مصطفیِ روایت ما دو نفری در سکوت و سکوت و سکوت زندگی می کنید. برای دل آسمانیت زندگی با مردی که شب ها بیدار است و روزها خواب و چشمانش سوی دیدن ندارد و دیگر فراموش کرده چندبار زیر تیغ جراحی رفته و برچسب جانباز هفتاد درصد همه آن چیزی نیست که تو با تک تک سلول هایت و با هر نفست می بینی و درک می کنی، حتما کار ساده ای است! سود معامله ات این روزها با سود هیچ معامله نمی خواند...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۵ ، ۰۶:۲۶
تسنیم ..


بهــار هم اگر نیاید

با نــگاه تو از شکــوفه ها لبریز می شوم


به لطف خدا امروز رحمتش بر سرمون نازل شد

وَ بِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۵ ، ۰۶:۲۴
تسنیم ..

* بازار و مسجد؛ در معماری قدیمی همیشه این دو بنا را در کنار هم می بینیم. بازار نبض پویای یک شهر هست و غالبا بازاری ها از قدیم الایام آدمهایی بودند قابل اعتماد که سند اعتماد مشتری یک امضا بود پای برگه ای و والسلام. موقع اذان هم که می شد می توانستی اهل بازار را از راسته های بالا و پایین بگیر تا چهارسوق ها و میدان ها و جلودارها در صف نماز جماعت زیارت کنی. اهل نماز بودند، آنهم اول وقت. دار و ندارشان از اهل بیت بود، خرج می کردند برایشان، دست می گرفتند به نامشان. خلاصه بازاری جماعت را می شد از بازاری بودنش شناخت!

مسجد جزء جدایی ناپذیر در معماری بازارهای قدیم بود. الان هم اگر بروید بازار تهران، بازار میدان نقش جهان اصفهان، بازار تبریز و... وقت اذان سر که بگردانی مسجد را پیدا میکنی، گرچه صدای اذان خودش راهنماست. 


* "سعی می کنم" وقتی می خوام برای خرید برم تو شهر، زمان رو جوری تنظیم کنم که یا برای نماز برسم خونه یا در مسیر حرکتم به مسجدی که خیلی هم در دسترس نیست برسم. اگر در مراکز خرید تازه تاسیس باشم که دیگه هیچ...سهم نمازخانه در مرکز خریدی به اون عظمت، یک اتاق 6 متری و شاید هم کوچکتر...


* یکی از دوستانم چند روز پیش برای بازدید از یک نمایشگاه تخصصی رفته بود شهر هانوفر آلمان. و موضوعی که خیلی متعجبش کرده بود این بود که در فضای نمایشگاه محلی رو به عنوان نمازخانه و صرفا برای نماز خواندن مسلمان ها در نظر گرفته بودند...


--

یادم باشد: چشمی که تو را مراقب خویش نبیند کور است!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۵ ، ۰۶:۲۳
تسنیم ..

خیلی هم بی حساب نیستم. معادلاتم یک جاهایی با هم نمی خواند، چند مجهولی شده است. دو دو تایم، چهارتا نیست.

سیصد و شصت و پنج روز گذشت و من به رسم کاسبها، حتی آخر سال هم چرتکه نینداختم و حسابم را با خودم و خدایم صاف نکردم.


خودش فرمود: لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ1

هر روز نفست را محاسبه کن، وگرنه از ما نیستی...


تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم             از که می نالی و فریاد چرا می داری


یَا حَسْرَ‌تَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّ‌طتُ فِی جَنبِ اللَّـهِ2...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۵ ، ۰۶:۲۰
تسنیم ..

دیالوگی ماندگار از امیر وضعیت سفید:


صور فلکی، خوشه پروین، ستاره های بادبادکی، دب اکبر، ملاقه، محدوده ستاره قطبی...شمال...جنوب...مشرق...مغرب...قبله

سه رکعت نماز مغرب می خوانم برای رضای خدا قربة الی الله...الله اکبر


بسم الله الرّحمن الرّحیم

.

.

.

ربّنا اتنا فی الدّنیا حسنة و فی الاخرة حسنة و قنا عذاب النّار


خدایا شما انقد مهربونید که آتیشو قبل از رسیدن من که یه آدم سرماخورده هستم اینجا گذاشتید که بدتر نشم، دمتون گرم...دمتون گرم...

پس بذارید ازتون بخوام

خدایا کلا بگم یک کلوم، من یه نفهمم.

خدایا من کلا حالیم نیست. خدایا همه شواهد نشون میده که من آدم عقلِ مندی نیستم.

خدایا به قرآن همشم اینطوری نبوده که کلا اصلا نخوام آدم باشم، نه!

خدایا من این آخریا خیلی این و اونو اذیت کردم. از رو نفهمی.

خدایا من خودمم از دست خودم عصبانیم. خودم از دست خودم عصبانیم.

خلاصه لطفا خدایا یه کاری کنید من معنی کارامو قبل از اینکه انجامشون بدم بفهمم.

اون مغز و این مخِ ریشه های بدبختیا و بیچارگیامو بفهمم.

بالاخره خدایا مام بنده تیم. دوست داریم بفهمیم.


اللّهم صلّ علی محمّد و ال محمّد

.

.

.

السّلام علیکم و رحمة الله و برکاته

زوم دوربین روی تیتر روزنامه: پیروزی در عملیات والفجر-10


+اصلاحیه فیلمنامه: گوینده این متن الزاما امیر نیست!

+بشنوید: گفتم بدوم تا تو همه فاصله ها را

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۵ ، ۰۶:۱۹
تسنیم ..

خب با خودت فکر می کنی حتما فردا آسمون آبی خوش رنگ تری خواهد بود و زیبایی خورشید دو چندان و نسیم بهاری روح نوازتر و شکوفه های گیلاس چشم نوازتر و صدای بلبلان خوش الحان تر...

حتما قراره فردا ستاره ها بهت چشمک بزنند و ماه بیاد پشت پنجره اتاقت بهت سلام کنه و ستاره زهره فقط برای تو خودنمایی کنه!

اینها همه هست...

هر روز خورشید به من سلام می کنه، ماه میاد پشت پنجره اتاقم، ستاره ها بهم چشمک می زنند و...

مگه نه اینکه هر روزِ خدا آسمونش، خورشیدش، نسیم بهاریش، شکوفه های گیلاسش، صدای بلبلانش، چشمک ستاره هاش، درخشندگی ماهش و خودنمایی زهره اش وصف ناشدنی تر از روز قبله؟

اینها همه هست و من نیستم...من، همون منِ دیروز، همین منِ امروز و منِ فردا...

روزها یکی پس از دیگری می گذرند، دفتر عمرت ورق می خوره و...


تو این روزایی که قراره با دیروز و فردا فرق داشته باشه، یه چیزایی هست تو یه لحظه هایی که فقط تو می فهمی، فقط قلب توئه که با یادآوریش به تپش میوفته، فقط تویی که بغض می کنی و اشکت...

این هم سعادتی بود برای سهراب سپهری که هشت کتابش مزیّن بشه به این جملات نغز! تقدیم به خاله عزیز. از طرف دو کله پوک! (جیم و میم)...

الان اون دو کله پوک برای خودشون مردی شدند و سر زندگی خودشون هستند و...
فکر می کنید برای گرفتن نکته اصلی و موضوع پست لازمه توضیح بیشتری بدم؟!
با تشکر!
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۵ ، ۰۶:۱۸
تسنیم ..
حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام می فرمایند:

مادرم فاطمه را در شب جمعه دیدم که تا طلوع صبح در حال رکوع و سجود بود و شنیدم که در حقّ مردان و زنان مومن بسیار دعا می کرد و یکایک آنان را نام می برد، ولی برای خود هیچ دعایی نمی فرمود.

گفتم: مادر! چرا همانگونه که برای دیگران دعا می کنید برای خودتان دعا نمی فرمایید؟

مادرم فرمود: پسرم! نخست همسایه، سپس اهل خانه...



از آسمان نگاهت ستاره می خواهم                 اگر اجازه دهی با اشاره می خواهم


+ ویژه نامه انا اعطیناک الکوثر
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۵ ، ۰۶:۱۲
تسنیم ..

وقتی ابراهیم شهید شد نامه ام توی جیبش بود. تاریخ نامه 60/11/3 است:


سلام ابراهیم

نامه که نمی فرستی دلگیرم، وقتی هم می فرستی تا چند روز اخلاقم سر جاش نیست. از وقتی که رفته ای حوصله هیچ کاری ندارم. نه حوصله غذا درست کردن دارم و نه حال بازار رفتن. حتی تحمل کتاب را هم ندارم.

فقط دوست دارم بیایی و برویم کنار کارون و درباره خودمان حرف بزنیم.

نه حال سیاست دارم و نه فلسفه و تاریخ و ادبیات. دوست دارم فقط درباره محسن و ستاره و خودمان حرف بزنیم.

دوست دارم صبح بروم توی آشپزخانه و فقط برای تو غذا درست کنم. دوست دارم لباسهات را بشویم، اتو کنم و بدوزم.

حالا که رفته ای حتی دلم برای دعواهایی که گاهی با من می کردی تنگ شده است.

کاش می آمدی و می رفتیم یک گوشه، یک روستا و با هم زندگی می کردیم.

دیروز خواهرت فریده آمده بود و می گفت صدام می خواهد خرمشهر را بمباران کند. از وقتی این را گفته دلم پراکنده شده...1


بهانه: شب شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بود و من دلم پر از غم غریبی و مظلومیت خانه علی بن ابی طالب علیه السلام. تو صف نماز نشسته بودم و به زهرا سادات که صف جلویی نشسته بود فکر می کردم. با خودم گفتم حتما چقدر دلش برای سیّد مصطفایش تنگ شده. حتما چقدر دلش می خواهد الان کنارش بود و تنهاییش را در خانه ای که خیلی وقت است تنها خودش هست و خودش، پر کند.

چقدر متانت و حیا داری زهرا سادات...چقدر آرام و باشکوهی...چقدر عاشقانه سر بر سجده می گذاری...چقدر تنهایم و تنها نیستی!


1-بریده ای از داستان کوتاه شب یلدا، مصطفی مستور
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۵ ، ۰۶:۰۸
تسنیم ..

بانیِ بنای توحید و یگانه پرستی، حضرت ابراهیم خلیل الرّحمان علیه السلام در معرفی پروردگار جهانیان می فرماید:

 

الَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهْدِینِ1       آن کس که مرا آفریده و همو راهنماییم مى‌کند

وَالَّذِی هُوَ یُطْعِمُنِی وَیَسْقِینِ2       و آن کس که او به من خوراک مى‌دهد و سیرابم مى‌گرداند

وَإِذَا مَرِ‌ضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ3           و چون بیمار شوم او مرا درمان مى‌بخشد

وَالَّذِی یُمِیتُنِی ثُمَّ یُحْیِینِ4       و آن کس که مرا مى‌میراند و سپس زنده‌ام مى‌گرداند

وَالَّذِی أَطْمَعُ أَن یَغْفِرَ‌ لِی خَطِیئَتِی یَوْمَ الدِّینِ5       و آن کس که امید دارم روز پاداش، گناهم را بر من ببخشاید

 حضرت ابراهیم علیه السلام در نهایت ادب، خلقت، هدایت، مرگ و حیات و حتی سیر کردن، سیراب کردن و شفا دادن را نیز کار خدا می داند. در نگاه او، آب، غذا، و دارو وسیله است و نمی تواند مستقلا منشا اثر باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۵ ، ۰۶:۰۷
تسنیم ..